به یادت هست میگفتی نرو هرگز که من بی تو فراموشم!
به یادت هست که هر لحظه،همه شبها،صدایت هست در گوشم!
کنون آن روزها رفته،توهم رفتی و اینک من شدم تنها،اسیر دردها،غم ها،تمام روزها،شبها...
شکسته در گلو بغضم به یادت اشک میریزم چرا رفتی از آغوشم،چرا کردی فراموشم؟
چرا از یاد بردی آن همه میثاق دیرین را؟
چرا از یاد بردی آن همه پیمان شیرین را؟
به یادت هست میگفتی،
اگر روزی خدا فرمان دهد
فرمان نخواهم برد؟
به یادت هست میگفتی:شقایق پیش چشمانت بی رنگ است؟
کنون آن روزها رفته،توهم رفتی و اینک من شدم تنها!
کنون آن گفته ها در گوش جانم سخت میپیچد،نگاه آشنایت در نگاهم میخندد،
و من غمگین تر از هر شب
به یادت اشک میریزم...
http://amp1575amp1604amp1705amp1578amp1585amp1608amp1606amp1740amp1705.gegli.com
شنبه 16 خرداد 1394 6:02:19 PM
نوشته های تامل برانگیزی هستش
چه بگویم که کمی خوب شود حال دلم
رفتم مرا ببخش و مگو او وفا نداشت
آنقدر حسرت آغوش تو دارم که نگو
44038 بازدید
13 بازدید امروز
32 بازدید دیروز
674 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian